این
داستان به روابط انسانهایی اشاره میکند که علی رغم عقاید متفاوت، در
جریان زندگی یاد میگیرند به سلیقه ها و باورهای یکدیگر احترام بگذارند.
پردازش این رمان به گونه ای است که حس کنجکاوی
خواننده را برمی انگیزد و کششی ناب در وی ایجاد
می کند. شخصیت های
داستان خوب و بد مطلق نبوده و مانند مردم عادی، دارای نقاط قوت و ضعف
می باشند که با ویژگی های خاص خود خواننده را
جذب نموده و با خود همراه می کنند. قطع کتاب: رقعی (21.5 * 14.5 سانتیمتر) تعداد صفحه: 550 وزن تقریبی: 600 گرم مشخصات نشر: تهران، آسیم، 1395 بهاء: 330.000 ریال |
نظرها
وقتتون بخیر
بنده کتاب آبیِ آرام شما رو خوندم و خواستم ازتون تشکر کنم که مشکلات ما دخترا رو در کتابتون عنوان کردید. بعضی از جملات رو که میخوندم به صورت کامل می تونستم شخصیت نرگس رو درک کنم.
از شعرها و متن های بسیار زیبایی هم که در کتاب آوردید، متشکرم.
امیدوارم هر جا که هستید خوشحال و سلامت باشید.
تا کنون چهار کتاب از شما به نامهای (توسکستان)، (پرواز با تو باید)، (آسمان تو چه رنگ است امروز) و این آخری (آبی آرام) خوانده ام . یک از یک بهتر بوده اند. بدین وسیله خواستم به شما آفرین بگویم که سبک جدیدی در نوشتن رمان بنا کردهاید. خداوند به شما قدرت بدهد که کارهای بیشتری ارائه دهید.
با سپاس
عزیز وزیرزاده / لس آنجلس
نكات آموزنده، شعرهاي بينظير، آشنايي با آداب شهرهاي ديگه بسيار قشنگ هستند.
در يك كلام عالي♥️
به صراحت میتونم بگم رمانهای شما دقیقا همان درهایی را باز میکنه که انگار مدتها هست منتظر باز شدنشان هستم.
آبی آرام به گونه ای نوشته شده که هرکسی باید آزادی فردی را داشته باشه. شخصیت ها بسیار زنده هستن و از همه زیباتر این که شما از مکان و شخصیت ها در رمانها تکرار میکنید. به گونه ای که انگار در دنیای واقعی وجود خارجی دارند.
من خیلی خیلی خوشم اومد و یکی از بهترین رمان هایی بود که تا به حال خوندم. کاش جلد ۲ هم داشته باشه!
سپاس
قابل تقدير و ستايش است قلم تواناى شما كه چگونه صدفهاى مهر را از بىمهرى زدوده و آن را به دل خاصانى چون شخصيتهاى اصلى رمان زيبايت، نرگس و سهراب و پيام و بنفشه كه حلقهكوبان واقعى دنياى عشق و صفا بودند، هديه دادين و با اين نسيم عشق، باغ زندگى آنها را اگرچه كه با ترديدهاى زمان گاهى به پائيزى غمناك بدل مىشد، ولى طراوت و تازگياش را هرگز از دست نمىدادين. بازار اقتصادياش و تاريخ و جغرافياى زيبايش و آموزشهاى بيكرانش و شعرها و غزلهاي انتخابي به جايش، خواننده را چون آهنربا در اين باغ آنچنان مقيم مىكرد تا در قصههای غصههايشان چون يک داستان واقعى شريك باشد و برايشان آرزوى تداوم داشته باشد. ماجرا آنقدر دلنشين بود و واقعى كه سرنوشت تكتك شخصيتها حقيقتا دل خواننده را خُنَك و اِرضا مىكرد.
تقدير وسپاس فراوان از انديشههاى تابناك شما، از تكتك كتابهاى ارزشمندتون و قلم سحرانگيز شما...
نوربارون راهتون و عشقبارون زندگيتون عزيزدلم...
موضوع داستان را می توان به وضوح در فرهنگ خانواده های سنتی دید. نرگس نمونه بارزی از دختر روشنفکر و امروزی در یک خانواده سنتی است که با وجود درگیری های زیادی که با خانواده دارد، بالاخره موفق می شود آن گونه که دوست دارد، زندگی کند.
اشعار بسیار بجا انتخاب شده است.
با آرزوی موفقیت برای نویسنده عزیز.
الحق که نام این کتاب برازندهی این داستان شیرینه!
ممنون از قلم زیباتون.