رمان
«به قلم ِ ماهور» سرگذشت دختر جوانی است که در یک کتابفروشی کار میکند
و سودای نویسنده شدن دارد. در طول داستان با پیشنهاد وسوسهانگیزی
مواجه میشود که برای پذیرفتن آن میبایست بر یک ترس قدیمی غلبه کند… این کتاب نه تنها سرگرمکننده است، بلکه اطلاعات عمومی بسیاری نیز به خواننده منتقل میکند.
|
نظرها
خانم باقری عزیز من تا الان تعداد زیادی از کتاب های شما رو خوندم و قلم شما واقعا بسیار عالی و تاثیرگذار بود و آخرین کتابی که از شما خوندم، کتاب به قلم ماهور بود که واقعا عالی و تاثیرگذار بود و خواستم به شما خسته نباشید بگم و به خاطر نوشتن این کتاب های عالی و لذت بخش تشکر کنم. منتظر کتاب های بعدی از شما نویسنده عالی و گرانقدر هستم.
عزیزم کتاب به قلم ماهور رو تقریبا ۲ ماه پیش که در ایران بودم، خوندم و مثل همیشه داستانش جذاب، قلمت زیبا و مخاطب رو به دنبال خودش میکشه. بعضی وقت ها که اصلا حیفت میاد بذاریش زمین، ولی من پیش خودم میگم اگه زود تمام بشه، چی؟ بعدش چی بخونم؟ برای همین سرعت خوندنم رو کاهش میدم، چون واقعا لذت می برم عزیزم از اینکه همیشه از کتاب هات غیر از داستان اجتماعی، خیلی چیزها یاد می گیرم. این دفعه در مورد خلبان و پرواز و هواپیما و در این زمینه بخصوص بود. از اینکه یاد میدی، کلی جای تشکر داره. همیشه واقعا واقعا توانا باشی و کتاب های بیشتری بنویسی و ما هم خواننده کتاب هات باشیم، دانیل استیل جونم...
رمان به قلم ماهور بسیار قشنگ و گیرا بود که البته غیر از این هم از شما نمیشه انتظار داشت.
من تمام کتابهای شما رو دارم و چند بار خوندم و بیصبرانه منتظر کتابهای بعدی شما هستم.
یکی از نکته هایی که در کتابهای شما خیلی به چشم میخوره، استفاده از نام و نام خانوادگی ایرانی برای تمام شخصیت های کتابه که واقعا عالیه. ممنون برای تمام تلاشی که برای ایجاد آگاهی و فرهنگسازی انجام می دید.
به امید چاپ و انتشار زودتر کتابهای جدیدتون...
کتاب به قلم ماهور رو تمام کردم و واقعا لذت بردم. از شخصیت ماهور، پایا و سپینود خیلی خوشم آمد و به خصوص از رابطه قشنگ سپینود و ماهورکه برخلاف عرف ایران بود.
از سفرها که دیگر نگو! انقدر قشنگ توصیف کرده بودی که خودم را در آن مکان ها احساس میکردم، مخصوصا جاهایی که دیده بودم، مثل موناکو!
خلاصه اینکه کتابت مثل همیشه فوقالعاده بود.
اندیشهات زیبا و قلمت توانا باد!
من خانمی هستم ۴۸ ساله و عاشق کتاب، از نویسندگان رمان نویس در این دوره زمانه تقریبا کتاب زیاد خوندم. کتاب های توسکستان، رویای توسکستان، آبی آرام و به تازگی به قلم ماهور شما رو هم خوندم. به نظرم سبک نگارشتون عالیه. همزمان با خوندن رمان، خیلی چیزها به آدم آموزش میدین. میدونم نظرم براتون تکراریه، اما مورد خیلی خوبی که در آثارشما بیشتر از همه قابل تقدیره، اینه که از سیگار و قلیان و مهمانی های شبانه ی بی بندوبار خبری نیست، برعکس بعضی از نویسندگان دیگر.
درسته که من یه خواننده بیش نیستم، ولی خواهش میکنم مراتب تشکر و قدردانی منو پذیرا باشید و از خدا میخوام به قلمتون آن قدر توانایی بده که شاهد خلق اثرهای بیشتری از شما باشیم. پاینده باشی بانوی عزیز... آمین❤
تازه کتاب را تمام کردم. عالی بود مثل بقیه ی رمان هایت. پر از مطالب نغز و خواندنی. خسته نباشی.
منتظر کتاب جدیدشون هستم.
کتاب به قلم ماهور را خواندم.
بسیار پرمحتوا، رمانی زیبا و در عین حال یک دائره المعارف عالی از جغرافی، تاریخ، ادبیات و فرهنگ و هنر، علم هوانوردی و... که در یک مجموعه با قلمی شیوا و داستانی لطیف همراه شده بود و بازهم اطلاعاتی باارزش از جهانگردی والبته بازهم نوستالژی کتابهای قبلی که فوق العاده بود...
من بسیار لذت بردم و به اطرافیانم هم توصیه کردم که این کتاب را بخوانند...
قلمت مانا و توانا استاد ارجمند....دلت خوش و سرت سلامت!
«به قلم ماهور» تمام شد...
چطور بگویم که تا چه اندازه عاشق شخصیت های منطقی داستان هایت هستم؟
چطور بگویم که توصیفات معرکه ات از طبیعت چگونه مرا به خلسه ای شیرین فرو برد؟
چطور بگویم با تک تک لحظه های ماهور و بچه ها در کتابفروشی، من عشق کردم و خندیدم؟
همانند هر هفت کتاب قبلی، این یکی هم به پایان رسید و من با حسی خوب کتاب را بستم و همزمان دلم شدیداً برای تک تک آن لحظه ها و اشخاص تنگ شد...
برای آن معرفی کتاب ها، برای نظرهای متفاوت درباره ی موقعیت های مختلف اجتماعی و اخلاقی ...
برای کافه رفتن ها، برای سفرهایی که ناخواسته من هم با شخصیت های کتاب به سراسر دنیا رفتم...
برای همهی آن ها دلتنگ شدم ...
چه درس های بزرگی که با داستان هایت به من ندادی!
چه نکته های روانشناسی و چه تلنگرهای به جا و مهمی!
ممنونم که هستی و بی صبرانه منتظر نوشته های بعدی ات هستم. ❤️